مامای همراه شما / پرگ

روزهای آخر بارداری

پایان بارداری، آن روزهای آخر بارداری مثل یک رویای دور از دسترس می‌مانند. آدم نمی‌داند آن آخرها اوضاعش چطوری خواهد بود، اما آن‌هایی که در روزهای آخر بارداری هستند متوجه می‌شوند که تغییرات آن قدر تدریجی بوده است که به همه چیز عادت کرده‌اند. خوابیدن سخت و بریده، عضلات دردناک، شکم بزرگ، راه رفتن با پاهای باز، لگدهای توی قفسه سینه، نفس‌نفس‌ها و از همه مهم‌تر سوال «پس کی به دنیا میاد؟» عادی شده‌اند و روزهای پیش از بارداری تبدیل به خاطرات دور شده‌اند.

تنها یک چیز هست که از اول تا آخر با آدم می‌ماند: نگرانی! نگرانی از مادری کردن برای نوزادی که هیچ چیز از او نمی‌دانی، نگرانی برای سلامتی‌اش، نگرانی برای روز زایمان و نگرانی برای همه کارهای کرده و نکرده! سوال «یعنی همه چیز آماده است؟!» ورد زبان و ذهن مادرهای این هفته‌هاست. برای این که مطمئن شوید همه کارهای لازم را انجام داده‌اید و بعد از زایمان کاری نخواهید داشت (البته به جز رسیدگی شبانه‌روزی به یک نوزاد!) این فهرست را مرور کنید.

روزهـای آخر

در مورد بچه‌داری اطلاعات جمع کنید.

دیگر هرچقدر که کتاب و مجله در مورد بارداری خوانده‌اید، کافی است! تا چند روز دیگر شما با دنیایی جدید مواجه می‌شوید که شباهتی به بارداری ندارد. بنابراین بهتر است خودتان را برای روزهای اول با نوزاد آماده کنید. وضعیت‌های طبیعی یا خطرناک نوزاد را از منابع پزشکی مطالعه کنید و در مورد غذاهایی که شیر را زیاد یا کم می‌کنند، غذاهای نفاخ و غذاهای پرانرژی از اطرافیان‌تان بپرسید. کتاب‌هایی در مورد رفتار با نوزاد بگیرید و استراحت کنید و آن‌ها را بخوانید.

همه چیز را هماهنگ کنید.

یک بار روز (یا شب) زایمان را برای خودتان مرور کنید و از آماده بودن همه چیز مطمئن شوید. اگر قرار است سزارین شوید، چه ساعتی باید از خانه راه بیفتید؟ چه ساعتی باید آن‌جا باشید؟ با چه ماشینی و همراه چه کسانی به بیمارستان می‌روید؟ شب قبل چه چیزی می‌خورید؟ چقدر پول برای بیمارستان لازم دارید؟ با چه کسی برمی‌گردید؟

اگر قرار است طبیعی زایمان کنید، ماشین آماده دم دست‌تان هست؟ اگر قرار است با ماشین کسی جز خودتان یا همسرتان بروید، با او یا با نزدیک‌ترین آژانس هماهنگ کرده‌اید؟ مسیر بیمارستان چقدر دور است؟ چقدر ممکن است به ترافیک بخورید؟ بهترین مسیر برای رسیدن چیست؟ چه کسی شما را همراهی خواهد کرد؟ می‌خواهید به مادر یا خواهرتان هم زنگ بزنید؟ برای مواقع اورژانسی نواربهداشتی بزرگ در دسترس دارید؟ شماره‌ای از پزشک یا درمانگاه یا بیمارستان دارید؟ و….به همه این سوالات جواب بدهید تا بعد مجبور نشوید وسط درد یا اضطراب به‌شان فکر کنید.

مواظب حرکات جنین باشید.

در روزهای آخر به شدت مراقب حرکات جنین باشید. لازم نیست او را با جنین‌های دیگر مقایسه کنید، او را فقط با خودش بسنجید. اگر حرکات کودک کم شده بود، خودتان را سریعا به بیمارستان برسانید. به خصوص اگر از موعد زایمان شما گذشته باشد و نوزاد دیر کرده باشد.

آخرین عکس‌های دونفری را بگیرید.

حالا شکم‌تان در آستانه ترکیدن، دماغ‌تان در چاق‌ترین حالت، پای چشم‌هایتان پف کرده و پاهایتان اندازه دو تا بالش هستند! احتمالا در این شرایط حتی رفتن جلوی آینه را هم دوست نداشته باشید، چه برسد به گرفتن عکس، اما یادتان باشد همین چهره غیرعادی یک روز جزئی از خاطرات شیرین و خنده‌دارتان خواهد شد. بنابراین فرصت را از دست ندهید و با شکم بزرگ و همسرتان عکس‌های یادگاری بگیرید.

همسرتان را روی وضعیت آماده‌باش بگذارید.

چه سزارین می‌کنید و چه منتظر زایمان طبیعی هستید، هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست. بنابراین در روزهای آخر به همسرتان بسپارید که گوش به زنگ باشد. برای اعلام وضعیت قرمز، یک علامت بگذارید؛ مثلا دو بار تک‌زنگ روی موبایل همسرتان به این معنا باشد که او باید فوری خودش را برساند. این طوری اگر در جلسه یا صحبت هم باشد، متوجه اوضاع می‌شود. تلفنی از دوستان و همکاران نزدیک و محل کار و رفت و آمد او هم داشته باشید تا اگر در دسترس نبود، بتوانید پیغام را به او برسانید.


Back to top